دعای شانزدهم صحیفه سجادیه
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۱۷۶۰۵
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا اسْتَقَالَ مِنْ ذُنُوبِهِ ، أَوْ تَضَرَّعَ فِي طَلَبِ الْعَفْوِ عَنْ عُيُوبِهِ
دعای آن حضرت است هنگامی که از خداوند برای گناهانش درخواست آمرزش میکرد یا برای طلب عفو و بخشش به خاطر عیوبش به زاری مینشست.
﴿1﴾ اللَّهُمَّ يَا مَنْ بِرَحْمَتِهِ يَسْتَغيثُ الْمُذْنِبُونَ
(1) خدایا! ای آنکه گنهکاران از رحمتش یاری میخواهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
﴿2﴾ وَ يَا مَنْ إِلَى ذِكْرِ إِحْسَانِهِ يَفْزَعُ الْمُضْطَرُّونَ
(2) و ای آنکه بیچارگان به سوی یادآوری احسانش پناه میبرند.
﴿3﴾ وَ يَا مَنْ لِخِيفَتِهِ يَنْتَحِبُ الْخَاطِئُونَ
(3) و ای آنکه خطاکاران از بیم عذابش به شدّت گریه میکنند.
﴿4﴾ يَا أُنْسَ كُلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِيبٍ ، وَ يَا فَرَجَ كُلِّ مَكْرُوبٍ كَئِيبٍ ، وَ يَا غَوْثَ كُلِّ مَخْذُولٍ فَرِيدٍ ، وَ يَا عَضُدَ كُلِّ مُحْتَاجٍ طَرِيدٍ
(4) ای آرامش هر ناآرام غریب! ای گشایش هر اندوهگین دلشکسته! ای یاری هر خوارشدۀ تنها! و ای حمایتکنندۀ هر نیازمند راندهشده!
﴿5﴾ أَنْتَ الَّذِي وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً
(5) تویی آنکه از جهت رحمت و دانش، همه چیز را فرا گرفتهای.
﴿6﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي جَعَلْتَ لِكُلِّ مَخْلُوقٍ فِي نِعَمِكَ سَهْماً
(6) و تویی آنکه برای هر آفریدهای، سهم و نصیبی از نعمتهایت قرار دادهای.
﴿7﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي عَفْوُهُ أَعْلَى مِنْ عِقَابِهِ
(7) و تویی آنکه عفو و بخشش از کیفرش برتر است.
﴿8﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي تَسْعَى رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ .
(8) و تویی آنکه رحمتش پیشاپیش خشمش حرکت میکند.
﴿9﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي عَطَاؤُهُ أَكْثَرُ مِنْ مَنْعِهِ .
(9) و تویی آنکه عطا و بخشش از دریغ کردنش بیشتر است.
﴿10﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي اتَّسَعَ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ فِي وُسْعِهِ .
(10) و تویی آنکه همۀ آفریدهها را در گسترۀ رحمتش فرا گرفته.
﴿11﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي لَا يَرْغَبُ فِي جَزَاءِ مَنْ أَعْطَاهُ .
(11) و تویی آنکه هرکسی را نعمت عطا کردی، از او انتظار پاداش نداری.
﴿12﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي لَا يُفْرِطُ فِي عِقَابِ مَنْ عَصَاهُ .
(12) و تویی آنکه در کیفر کسی که از تو نافرمانی کرده، از اندازه نمیگذری.
﴿13﴾ وَ أَنَا ، يَا إِلَهِي ، عَبْدُكَ الَّذِي أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ فَقَالَ لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ ، هَا أَنَا ذَا ، يَا رَبِّ ، مَطْرُوحٌ بَيْنَ يَدَيْكَ .
(13) و من ای خدای من! بندۀ توام که او را به دعا دستور دادی؛ و او گفت: گوش به فرمان و در خدمت توام؛ اینک منم ای پروردگارم! که انداخته شدۀ در برابر توام.
﴿14﴾ أَنَا الَّذِي أَوْقَرَتِ الْخَطَايَا ظَهْرَهُ ، وَ أَنَا الَّذِي أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ ، وَ أَنَا الَّذِي بِجَهْلِهِ عَصَاكَ ، وَ لَمْ تَكُنْ أَهْلًا مِنْهُ لِذَاكَ .
(14) منم که خطاها پشتم را سنگین کرده؛ و منم که گناهان عمرم را نابود ساخته؛ و منم که به نادانیم، تو را نافرمانی کردم؛ و تو شایستۀ این نبودی که من اینگونه با تو معامله کنم.
﴿15﴾ هَلْ أَنْتَ ، يَا إِلَهِي ، رَاحِمٌ مَنْ دَعَاكَ فَأُبْلِغَ فِي الدُّعَاءِ أَمْ أَنْتَ غَافِرٌ لِمَنْ بَكَاكَ فَأُسْرِعَ فِي الْبُكاء أَمْ أَنْتَ مُتَجَاوِزٌ عَمَّنْ عَفَّرَ لَكَ وَجْهَهُ تَذَلُّلًا أَمْ أَنْتَ مُغْنٍ مَنْ شَكَا اِلَيْكَ ، فَقْرَهُ تَوَكُّلاً
(15) ای خدای من! آیا حضرتت به کسی که تو را بخواند، رحم میکند تا در خواندن تو اصرار ورزم، یا کسی که به درگاهت گریه و زاری کند، میآمرزی تا در گریه شتاب کنم، یا گذشت میکنی از کسی که از باب فروتنی، صورت به خاک درگاهت ساید؟ یا کسی که از باب توکّل و اعتماد، از تهیدستی خودش به تو شکایت کند، بینیاز میسازی؟
﴿16﴾ إِلَهِي لَا تُخَيِّبْ مَنْ لَا يَجِدُ مُعْطِياً غَيْرَكَ ، وَ لَا تَخْذُلْ مَنْ لَا يَسْتَغْنِي عَنْكَ بِأَحَدٍ دُونَكَ .
(16) ای خدای من! کسی را که جز تو عطاکنندهای نمییابد، ناامید مکن؛ و کسی را که از تو به احدی غیر تو بینیاز نمیشود، خوار و بییار رها مکن.
﴿17﴾ إِلَهِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ لَا تُعْرِضْ عَنِّي وَ قَدْ أَقْبَلْتُ عَلَيْكَ ، وَ لَا تَحْرِمْنِي وَ قَدْ رَغِبْتُ إِلَيْكَ ، وَ لَا تَجْبَهْنِي بِالرَّدِّ وَ قَدِ انْتَصَبْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ .
(17) خدای من! پس بر محمّد و آلش درود فرست و در حالی که به تو روی آوردهام، از من روی مگردان؛ و اکنون که به تو رغبت کردهام، مرا از لطف و رحمتت محروم مکن؛ و اینک که در برابرت قرار گرفتهام، دست ردّ به سینهام مزن و با من برخورد تلخ و بد نداشته باش.
﴿18﴾ أَنْتَ الَّذِي وَصَفْتَ نَفْسَكَ بِالرَّحْمَةِ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ ارْحَمْنِي ، وَ أَنْتَ الَّذِي سَمَّيْتَ نَفْسَكَ بِالْعَفْوِ فَاعْفِ عَنّي
(18) تویی آنکه وجود مقدّست را به رحمت وصف کردهای، بر محمّد و آلش درود فرست و به من رحم کن و تویی آنکه خود را خطابخش نامیدهای؛ بنابراین مرا ببخش.
﴿19﴾ قَدْ تَرَى يَا إِلَهِي ، فَيْضَ دَمْعِي مِنْ خِيفَتِكَ ، وَ وَجِيبَ قَلْبِي مِنْ خَشْيَتِكَ ، وَ انْتِقَاضَ جَوَارِحِي مِنْ هَيْبَتِكَ
(19) ای خدای من! جریان اشکم را به خاطر ترسی که از تو دارم و لرزیدن دلم را برای نگرانی و بیمی که در برابر بزرگداشت و احترامی که به تو دارم و حرکت و لرزش اعضایم را در برابر بیمی که از تو دارم، مشاهده میکنی.
﴿20﴾ كُلُّ ذَلِكَ حَيَاءٌ مِنْكَ لِسُوءِ عَمَلِي ، وَ لِذَاكَ خَمَدَ صَوْتِي عَنِ الْجَأْرِ إِلَيْكَ ، وَ كَلَّ لِسَانِي عَنْ مُنَاجَاتِكَ .
(20) همۀ اینها محصول شرمساری من از حضرت توست، آنهم به خاطر اعمال زشتی که از من سرزده؛ به همین سبب صدایم از این که به درگاهت به زاری بلند شود، خاموش شده؛ و زبانم از راز و نیاز با تو بازمانده.
﴿21﴾ يَا إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ فَكَمْ مِنْ عَائِبَةٍ سَتَرْتَهَا عَلَيَّ فَلَمْ تَفْضَحْنِي ، وَ كَمْ مِنْ ذَنْبٍ غَطَّيْتَهُ عَلَيَّ فَلَمْ تَشْهَرْنِي ، وَ كَمْ مِنْ شَائِبَةٍ أَلْمَمْتُ بِهَا فَلَمْ تَهْتِكْ عَنِّي سِتْرَهَا ، وَ لَمْ تُقَلِّدْنِي مَكْرُوهَ شَنَارِهَا ، وَ لَمْ تُبْدِ سَوْءَاتِهَا لِمَنْ يَلْتَمِسُ مَعَايِبِي مِنْ جِيرَتِي ، وَ حَسَدَةِ نِعْمَتِكَ عِنْدِي
(21) ای خدای من! تو را سپاس، چه بسیار عیوبی که بر من پوشاندی و مرا رسوا نکردی و چه بسیار گناهی که پنهان داشتی و به آنم مشهور نساختی و چه بسیار خیانت و نیرنگ و امور هوسناکی که مرتکب شدم، ولی پردۀ آنها را به خاطر حفظ آبرویم ندریدی و حلقۀ عار و ننگ آنها را به گردنم نیاویختی و زشتیهایم را نزد همسایگانی که به دنبال عیوب من هستند و حسودانی که نعمتهایت را نزد من میبینند، آشکار نکردی.
﴿22﴾ ثُمَّ لَمْ يَنْهَنِي ذَلِكَ عَنْ أَنْ جَرَيْتُ إِلَى سُوءِ مَا عَهِدْتَ مِنِّي
(22) سپس این همه الطاف و عنایاتت نسبت به من، مرا از گرایش به بدیهایی که از من سراغ داری باز نداشت.
﴿23﴾ فَمَنْ أَجْهَلُ مِنِّي ، يَا إِلَهِي ، بِرُشْدِهِ وَ مَنْ أَغْفَلُ مِنِّي عَنْ حَظِّهِ وَ مَنْ أَبْعَدُ مِنِّي مِنِ اسْتِصْلَاحِ نَفْسِهِ حِينَ أُنْفِقُ مَا أَجْرَيْتَ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ فِيما نَهَيْتَنِي عَنْهُ مِنْ مَعْصِيَتِكَ وَ مَنْ أَبْعَدُ غَوْراً فِي الْبَاطِلِ ، وَ أَشَدُّ إِقْدَاماً عَلَي السُّوءِ مِنِّي حِينَ أَقِفُ بَيْنَ دَعْوَتِكَ وَ دَعْوَةِ الشَّيْطَانِ فَأَتَّبِعُ دَعْوَتَهُ عَلَي غَيْرِ عَميً مِنِّي فِي مَعْرِفَةٍ بِهِ وَ لَا نِسْيَانٍ مِنْ حِفْظِي لَهُ
(23) ای خدای من! نادانتر از من به صلاح کار خود کیست؟ و غافلتر از من به نصیب و بهرهاش کدام انسان است؟ و چه کسی از اصلاح وجودش، دورافتادهتر از من است، آنگاه که تمام نعمتهایی که به من میدهی، در گناهانی که مرا از آن نهی فرمودی هزینه میکنم؟! و چه کسی بیش از من در غرقاب باطل فرو رفته؟ و سختتر از من اقدام به زشتی کرده، زمانی که میان دعوت تو و دعوت شیطان میایستم، ولی از دعوت او پیروی میکنم با این که او را به صورتی که باید میشناسم و نسبت به وضع او فراموشی ندارم.
﴿24﴾ وَ أَنَا حِينَئِذٍ مُوقِنٌ بِأَنَّ مُنْتَهَى دَعْوَتِكَ إِلَى الْجَنَّةِ ، وَ مُنْتَهَى دَعْوَتِهِ إِلَي النَّارِ .
(24) و من در این موقعیت، یقین دارم که نهایت دعوت تو به سوی بهشت و پایان دعوت او به طرف دوزخ است.
﴿25﴾ سُبْحَانَكَ مَا أَعْجَبَ مَا أَشْهَدُ بِهِ عَلَى نَفْسِي ، وَ أُعَدِّدُهُ مِنْ مَكْتُومِ أَمْرِي .
(25) پاک و منزّهی تو؛ چه شگفت است که به زیان خود شهادت میدهم و امور پنهان خود را شماره میکنم.
﴿26﴾ وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِكَ أَنَاتُكَ عَنِّي ، وَ إِبْطَاؤُكَ عَنْ مُعَاجَلَتِي ، وَ لَيْسَ ذَلِكَ مِنْ كَرَمِي عَلَيْكَ ، بَلْ تَأَنِّياً مِنْكَ لِي ، وَ تَفَضُّلًا مِنْكَ عَلَيَّ لِأَنْ أَرْتَدِعَ عَنْ مَعْصِيَتِكَ الْمُسْخِطَةِ ، وَ أُقْلِعَ عَنْ سَيِّئَاتِيَ الْمخْلِقَةِ ، وَ لِأَنَّ عَفْوَكَ عَنِّي أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ عُقُوبَتِي
(26) و شگفتتر از آن بردباریات نسبت به من و درنگت از مؤاخذۀ سریع این بنده گنهکار است؛ سببش این نیست که من در آستان حضرتت انسانی گران قدرم؛ بلکه علّتش، مدارایت با من و لطف کردن وجود مقدّست بر من است، برای اینکه از نافرمانیات که سبب خشم توست باز ایستم و وجودم را از عرصه گاه گناهانی که فرسوده کنندۀ هویت و شخصیت من است درآورم؛ به خاطر این که گذشتت نسبت به من نزد تو، از مجازات کردن من محبوبتر است.
﴿27﴾ بَلْ أَنَا ، يَا إِلَهِي ، أَكْثَرُ ذُنُوباً ، وَ أَقْبَحُ آثَاراً ، وَ أَشْنَعُ أَفْعَالًا ، وَ أَشَدُّ فِي الْبَاطِلِ تَهَوُّراً ، وَ أَضْعَفُ عِنْدَ طَاعَتِكَ تَيَقُّظاً ، وَ أَقَلُّ لِوَعِيدِكَ انْتِبَاهاً وَ ارْتِقَاباً مِنْ أَنْ أُحْصِيَ لَكَ عُيُوبِي ، أَوْ أَقْدِرَ عَلَي ذِكْرِ ذُنُوبِي .
(27) وگرنه ای خدای من! گناهانم فراوانتر و آثارم زشتتر و کردام ناپسندتر و گستاخیام در باطل شدیدتر و بیداریام نزد فرمانبرداریات سستتر و هشیاری و مراقبتم در برابر تهدیدت، ناچیزتر از آن است که بتوانم عیوبم را برایت شماره کنم، یا توان ذکر کردن گناهانم را داشته باشم.
﴿28﴾ وَ إِنَّمَا أُوَبِّخُ بِهَذَا نَفْسِي طَمَعاً فِي رَأْفَتِكَ الَّتِي بِهَا صَلَاحُ أَمْرِ الْمُذْنِبِينَ ، وَ رَجَاءً لِرَحْمَتِكَ الَّتِي بِهَا فَكَاكُ رِقَابِ الْخَاطِئِينَ .
(28) جز این است که خود را به این صورت نکوهش میکنم، در حالی که به مهربانی بیش از اندازهات که صلاح کار گنهکاران به آن است، چشم طمع دارم؛ و به رحمتت که آزادی خطاکاران در گروی آن است، امیدوارم.
﴿29﴾ اللَّهُمَّ وَ هَذِهِ رَقَبَتِي قَدْ أَرَقَّتْهَا الذُّنُوبُ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَعْتِقْهَا بِعَفْوِكَ ، وَ هَذَا ظَهْرِي قَدْ أَثْقَلَتْهُ الْخَطَايَا ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ خَفِّفْ عَنْهُ بِمَنِّكَ
(29) خدایا! این وجود من است که گناهان او را به بند بردگی کشیده؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و وجودم را به سبب گذشت و بخششت از بند بردگی گناهان آزاد کن و این پشت من است که خطاها آن را گران و سنگین کرده؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و به احسانت آن را سبک کن.
﴿30﴾ يَا إِلَهِي لَوْ بَكَيْتُ إِلَيْكَ حَتَّى تَسْقُطَ أَشْفَارُ عَيْنَيَّ ، وَ انْتَحَبْتُ حَتَّى يَنْقَطِعَ صَوْتِي ، وَ قُمْتُ لَكَ حَتَّى تَتَنَشَّرَ قَدَمَايَ ، وَ رَكَعْتُ لَكَ حَتَّى يَنْخَلِعَ صُلْبِي ، وَ سَجَدْتُ لَكَ حَتَّى تَتَفَقَّأَ حَدَقَتَايَ، وَ أَكَلْتُ تُرَابَ الْأَرْضِ طُولَ عُمْرِي ، وَ شَرِبْتُ مَاءَ الرَّمَادِ آخِرَ دَهْرِي ، وَ ذَكَرْتُكَ فِي خِلَالِ ذَلِكَ حَتَّى يَكِلَّ لِسَانِي ، ثُمَّ لَمْ أَرْفَعْ طَرْفِي إِلَى آفَاقِ السَّمَاءِ اسْتِحْيَاءً مِنْكَ مَا اسْتَوْجَبْتُ بِذَلِكَ مَحْوَ سَيِّئَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ سَيِّئَاتِي .
(30) ای خدای من! اگر به درگاهت گریه کنم تا جایی که پلکهای دو چشمم روی هم افتد و چنان به شدّت ناله زنم تا صدایم قطع شود و چندان به پیشگاهت بایستم که پایم ورم کند و آن مقدار برایت رکوع کنم که استخوانهای پشتم از جا کندهشده و زدوده گردد و به اندازهای سجده کنم که چشمهایم از کاسه درآید و در طول عمرم خاک زمین را بخورم و تا پایان حیاتم آب آلوده به خاکستر بنوشم و در اثنای این اوضاع و احوال، چندان ذکر تو گویم که زبانم از کار بماند، آنگاه از روی شرمساری از تو، چشم به آفاق آسمان باز نکنم، با این همه سزاوار محو یک گناه از تمام گناهانم نیستم.
﴿31﴾ وَ إِنْ كُنْتَ تَغْفِرُ لِي حِينَ أَسْتَوْجِبُ مَغْفِرَتَكَ ، وَ تَعْفُو عَنِّي حِينَ أَسْتَحِقُّ عَفْوَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ غَيْرُ وَاجِبٍ لِي بِاسْتِحْقَاقٍ ، وَ لَا أَنَا أَهْلٌ لَهُ بِاسْتِيجَابٍ ، إِذْ كَانَ جَزَائِي مِنْكَ فِي أَوَّلِ مَا عَصَيْتُكَ النَّارَ ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَأَنْتَ غَيْرُ ظَالِمٍ لِي .
(31) و اگر زمانی که سزاوار گذشت و بخششت گردم، مرا ببخشی؛ و هنگامیکه مستحق آمرزش و بخششت گردم، مرا عفو کنی؛ همانا این آمرزش و عفو، به خاطر استحقاق من نسبت به من واجب نیست و من مستحقّ وجوب آمرزش و عفو نیستم؛ زیرا پاداش من از سوی تو، در اولین باری که مرتکب معصیتت شدم آتش بود؛ بنابراین اگر مرا عذاب کنی، ستمکار بر من نیستی.
﴿32﴾ إِلَهِي فَإِذْ قَدْ تَغَمَّدْتَنِي بِسِتْرِكَ فَلَمْ تَفْضَحْنِي ، وَ تَأَنَّيْتَنِي بِكَرَمِكَ فَلَمْ تُعَاجِلْنِي ، وَ حَلُمْتَ عَنِّي بِتَفَضُّلِكَ فَلَمْ تُغَيِّرْ نِعْمَتَكَ عَلَيَّ ، وَ لَمْ تُكَدِّرْ مَعْرُوفَكَ عِنْدِي ، فَارْحَمْ طُولَ تَضَرُّعِي وَ شِدَّةَ مَسْكَنَتِي ، وَ سُوءَ مَوْقِفِي .
(32) خدای من! اکنون که مرا به پردهپوشیات در پوشیدهای و رسوایم نکردی و به کرمت با من مدارا کرده و به کیفرم شتاب نورزیدی و به احسانت از من گذشتی و نعمتت را نسبت به من تغییر ندادی و نزد من نیکی و خوبیات را تیره و تار نکردی، پس بر طول زاریام و سختی بیچارگیام و بدی جایگاهم رحمت آر.
﴿33﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ قِنِي مِنَ الْمَعَاصِي ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِالطَّاعَةِ ، وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ الْإِنَابَةِ ، وَ طَهِّرْنِي بِالتَّوْبَةِ ، وَ أَيِّدْنِي بِالْعِصْمَةِ ، وَ اسْتَصْلِحْنِي بِالْعَافِيَةِ ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الْمَغْفِرَةِ ، وَ اجْعَلْنِي طَلِيقَ عَفْوِكَ ، وَ عَتِيقَ رَحْمَتِكَ ، وَ اكْتُبْ لِي أَمَاناً مِنْ سُخْطِكَ ، وَ بَشِّرْنِي بِذَلِكَ فِي الْعَاجِلِ دُونَ الآْجِلِ . بُشْرَى أَعْرِفُهَا ، وَ عَرِّفْنِي فِيهِ عَلَامَةً أَتَبَيَّنُهَا .
(33) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از گناهان حفظ کن و به طاعت و فرمانبرداری از خود به کار گیر و نیکو بازگشت را روزیام ساز و به توبه پاکم کن و به دوری از گناه یاریام ده و به سلامت همه جانبه، زندگیام را اصلاح کن و شیرینی آمرزش را به من بچشان و مرا رهاشدۀ بخششت و آزادشدۀ رحمتت قرار ده و از خشم خود سند امانم بده و هماکنون نه در آینده، به مژدۀ آن خوشحالم کن، مژدهای که آن را بشناسم و به نشانهای که آن را آشکارا بینم.
﴿34﴾ إِنَّ ذَلِكَ لَا يَضِيقُ عَلَيْكَ فِي وُسْعِكَ ، وَ لَا يَتَكَأَّدُكَ فِي قُدْرَتِكَ ، وَ لَا يَتَصَعَّدُكَ فِي أَنَاتِكَ ، وَ لَا يَؤُودُكَ فِي جَزِيلِ هِبَاتِكَ الَّتِي دَلَّتْ عَلَيْهَا آيَاتُكَ ، إِنَّكَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ ، وَ تَحْكُمُ مَا تُرِيدُ ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ .
(34) آگاهم کن که این کار در گسترۀ سعۀ رحمتت، بر تو دشوار نیست و تو را در میدان قدرتت به مشقّت نمیاندازد و در حوزۀ بردباریات، تو را دچار سختی نمیکند و در فضای بخششهای فراوانت که آیاتت بر آنها گواه است، تو را در فشار و تنگنا قرار نمیدهد؛ همانا هر چه بخواهی انجام میدهی و هر چه را اراده فرمایی حکم میکنی، مسلماً بر هر کاری توانایی. دعای شانزدهم صحیفه سجادیه، یکی از دعاها برای طلب عفو و بخشش از گناهان و عیوب است. این دعا را در تابناک میخوانید و میشنوید.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سید مهدی نیازی حمیدرضا الداغی حسام محمودی حبیب فرج الله چعب هاکی روی یخ ایران صحیفه سجادیه ادعیه دعا امام سجاد ویدیو تویی آن نسبت به من خدای من تر از من ن ی ب ال م د و آل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۷۶۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگاههای نظارتی مشکلات شرکت پیش فروش خودرو را هشدار میدادند
به گزارش خبرگزاری مهر، آیتالله عبدالکریم عابدینی در مراسم تکریم و معارفه رئیس کل دادگستری استان قزوین که با حضور حجتالاسلاموالمسلمین علی عبداللهی، رئیس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه برگزار شد، اظهار کرد: خدای متعال در قرآن کریم برای کسانی که در خط مقدم فرمان او نشستهاند و در راستای اجرای عدل، قسط و داد تلاش میکنند، در آیه ۲۵ سوره حدید میفرماید «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیز»، یعنی (به راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند و آهن را که در آن برای مردم خطری سخت و سودهایی است پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسی در نهان او و پیامبرانش را یاری میکند آری خدا نیرومند شکستناپذیر است).
باید زمینه عدالتخواهی و اندیشۀ قسط و عدل بیدار شود
وی تأکید کرد: خدای متعال انبیای الهی، کتاب آسمانی و همه آموزههای دینی را به کار گرفته تا مردم خودشان برای قسط و عدل قیام کنند و مردم فعال عرصه قسط و عدل شوند، یعنی ما باید زمینه عدالتخواهی، زندگی عادلانه و اندیشه قسط و عدل را در مردم بیدار کنیم.
امام جمعه قزوین عنوان کرد: امیرالمؤمنین (ع) در خطبه اول نهجالبلاغه فرمودند پیامبران آمدند تا گنجینههای موجود در عقل آدمیان را برآشوبانند، کسی باید برای فعال شدن این گنجینهها زمینهسازی کند، رهبر حکیم انقلاب و مقاومت اسلامی این زمینهسازی را انجام دادند و اکنون همه دنیا برخاستهاند که با ظلم مبارزه کنند، این یعنی اگر ما کارمان را درست انجام دهیم زمینهها وجود دارد و خدا این زمینهها را در جان آدمیان قرار داده است.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: امیرالمؤمنین (ع) فرمودند ترازوی خدای متعال عدل است، خدای متعال نگهبانی این ترازو را به شما عزیزان گرامی سپرده است.
وی خاطرنشان کرد: امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمودند وقتی ترازوی خدا عدل است و اقتدار الهی باید در اینجا دیده شود، کسی نباید با میزان و قدرت خدا در بیفتد و همان چیزی که خدا خواسته باید اجرا شود.
آیتالله عابدینی تأکید کرد: امیرالمؤمنین (ع) در حدیث دیگری فرمودند وقتی عدل اعمال شود هم مردم سرپا میشوند، هم حکومت، حاکمیت و نظام دینی زیبا در چشم مردم دیده میشود.
امام جمعه قزوین تصریح کرد: اگر ما برای ورود به اسلام و رسیدن به قله اسلام، بخواهیم باب معرفی کنیم، یکی از آن بابها کرامت انسانهاست، هر کجا این در ملاحظه شد آدمها خوب از اسلام استقبال کردند، چقدر داستانها و روایات از رسول اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و انبیای گذشته در این خصوص داریم.
وی یادآور شد: یکی از بابهای پر رفت و آمد به اسلام، باب عدالت است، یعنی مردم با عدالت وارد دین میشوند، وقتی جهانیان در مقابل ظلم جنایتکاران صهیونیستی، ایران اسلامی را بهعنوان پیشکسوت ملاحظه کردهاند و دنیا این را دیده است، امروز با محوریت ایران اسلامی همه جا انزجار و نفرت خود را نسبت به صهیونیستها ابراز میکنند، این یعنی از باب عدالت مردم فوج فوج به سمت دین خدا میآیند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین اظهار کرد: تقوای الهی یکی از عناصر اساسی برای دستگاه قضاست، شیاطین همواره میکوشند حق و باطل را با هم بیامیزند یا باطل را به جای حق قرار بدهند یا در رأی قاضی اثرگذار شوند، یعنی میخواهند نفوذ کنند تا واقعیت طور دیگری شود.
آیتالله عابدینی عنوان کرد: خدای متعال برای دستگاه قضا حراست ویژهای تعریف کرده و در آیه ۲۰۱ سوره اعراف فرموده «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ»، یعنی (مسلماً کسانی که نسبت به گناهان، معاصی و آلودگیهای ظاهری وباطنی تقوا ورزیدهاند، هرگاه وسوسههایی از سوی شیطان به آنان رسد خدا و قیامت را یاد کنند، پس بیدرنگ بینا شوند و از دام وسوسههایش نجات یابند)، مطابق این آیه آنهایی که اهل تقوا میشوند، زندگیشان آمیخته به تقواست، قلبشان به نور تقوا منور شده است، اگر هر شیطانی بخواهد اینها را دور بزند و در اینها نفوذ کند، متوجه میشوند و برق بصیرت در جانشان میدرخشد و میفهمند چه باید کنند.
وی افزود: نقش عنصر تقوا در اینکه ما رسالتمان را به نحو احسن انجام بدهیم در آیه ۲۹ سوره انفال آمده است، خدای متعال در این آیه فرموده اگر اهل تقوا باشید خدای متعال قدرت تشخیص حق از باطل و تشخیص درست از نادرست را در شما قرار میدهد، این قدرت بزرگترین نیازمندی قاضی و هر مسلمانی است، این توان تشخیص خیلی مهم است، خداوند فرموده با تقوا شما را به تشخیص میرساند، بنابراین اهتمام به قرآن، تقوای الهی و ایمان بسیار حائز اهمیت است.
امام جمعه قزوین بیان کرد: روایاتی که درباره ظهور منجی عالم بشریت آمده، کلیدواژه اصلی و محور اساسی آنها این است که حضرت در حالی که زمین پر از ظلم و جور شده، میآید تا قسط و عدل را در جهان برقرار کند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین خاطرنشان کرد: این خیلی مهم است، نظام مقدس جمهوری اسلامی باید بداند که خدا این لیاقت را به او داده تا زمینهساز ظهور منجی عالم بشریت باشد، الحمدلله اکنون این هیجانات ظلمستیزانه جهانی و بینالمللی و حتی دانشگاهی به این سمتوسو سوق پیدا کرده است، امروز بزرگان، متفکران و اندیشمندان دنیا به پا خاستهاند، اینها علائم ظهور هستند، اینها نشان میدهد که جهان دارد برای ظهور منجی عالم بشریت لیاقت پیدا میکند.
وی تأکید کرد: اگر ما حرکت نکنیم، برکت خدا را نمیبینیم، این حرکت مردمی و حرکت جهانی زمینهساز ظهور است، امام زمان (عج) امام جهانی است، بنابراین باید ظلم هم جهانی دیده شود، اکنون شاهد ظلم هستیم و باید واکنش جهانی در مقابل ظلم جهانی ایجاد شود که نشان بدهد ما لایق ظهوریم، این هم اکنون در شرف وقوع است.
آیتالله عابدینی تصریح کرد: امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی بودند و رهبر حکیم انقلاب اسلامی هم سرعت و شتاب برای رسیدن به قلههای بلند عزت و اقتدار را فراهم کردهاند، اینها زمینهسازان ظهور هستند، این عزیزان هستند که به مردم امید دادهاند، در دنیایی که امیدها از بین رفته بود و یأس و تاریکی آمده بود اینها آمدند جهان را جانی تازه بخشیدند و امروز این زنده بودن عالم را ما در دنیا مشاهده میکنیم.
امام جمعه قزوین یادآور شد: عدالت مثل نماز است، یعنی خواندنی نیست، به این معنا که اینطور نیست که بگوییم ما فلان مقدار راجع به عدالت مطالعه کردهایم یا کتاب نوشتهایم، باید عدالت را مانند نماز اقامه کرد، عدالت اقامهشدنی است و الحمدلله میبینیم دستگاه قضا هر روز بهتر از گذشته خواسته مردم را به سمت اقامه عدل پیش میبرد.
پرونده شرکتهای پیشفروش خودرو با شتاب بیشتری رسیدگی شود
وی اظهار کرد: در اجرای عدالت اگر به یک پرونده به موقع رسیدگی شود، این کار دستگاه قضا را راحت و سبک میکند، بحث ناهنجاری خرید و فروش اتومبیل که در استان ما پیش آمد، دهها هزار پرونده به خاطر همین یک تخلف به وجود آمد، در حالی که دستگاههای نظارتی باید به موقع هشدار میدادند و به موقع رسیدگی میکردند، اگر به همین یک پرونده به موقع رسیدگی میشد، شاید حدود صد هزار پرونده پیش نمیآمد که کار دشوار شود.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین افزود: متأسفانه چون دستگاههای نظارتی کارشان را به موقع انجام ندادند و تأخیر پیش آوردند، باعث شد اکنون چقدر کار سخت شود، البته میبینیم که الحمدلله اقداماتی در استان صورت گرفته، آقای استاندار و آقای شعبانی و همکاران ایشان کار را شروع کردند و در حال پیش بردن هستند و انشاءالله هر روز رسیدگی به این ناهنجاری شتاب بیشتری پیدا کند و اینهمه مردمی که گرفتار شدهاند نجات پیدا کنند، چرا که موجب بروز اختلافات خانوادگی و فروپاشی خانوادهها شده است.
آیتالله عابدینی بیان کرد: امیدواریم خدا آنهایی که این پدیده ناهنجار را برای مردم ایجاد کردند، به زودی با دستان توانمند شما به سزای اعمالشان برساند، آنهایی که همکاری و یاری کردند که این خیانت شکل بگیرد و بحران ایجاد شود، انشاءالله به زودی به سزای عملشان خواهند رسید.
وی خاطرنشان کرد: حتی اینها در مشارکت مردم در انتخابات هم اثر منفی داشتند، خیلیها به خاطر همین معنا پایشان برای شرکت در انتخابات سست شد، البته مردم ما بیدارند اما آنقدر این ناهنجاری خانمانسوز و آزاردهنده بود که این اثر منفی و تلخی را هم در استان ما گذاشت.
امام جمعه قزوین تأکید کرد: ما همواره موضوع مرّ قانون را از عزیزان دستگاه قضا میشنویم، ما محتاج مرّ قانون هستیم و جامعه ما به این مسئله نیازمند است، اعتماد مردم ما به نظام و مسئولان به این است که به مرّ قانون توجه میشود یا خیر، رهبر حکیم انقلاب یک راهنمایی فرمودند و آن هم اینکه مرّ قانون خیلی مهم است اما کافی نیست، باید یک مثلثی شکل بگیرد که یک قسمت از آن مرّ قانون است، قسمت دوم عدل و قسمت سوم هم حق است.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین تصریح کرد: اگر مثلثی با اضلاع قانون، حق و عدل ایجاد شد آن موقع ما موفق خواهیم شد، اگر ما به مرّ قانون عمل کنیم اما حق و عدل را نبینیم، ممکن است مانند قوم بنیاسرائیل باشیم که خدا به آنها گفته بود شنبه ماهیگیری نکنند، بنیاسرائیل هم به حرف خدا گوش کردند و شنبه ماهی نمیگرفتند اما راه ماهیها را سد میکردند تا یکشنبه آنها را صید کنند.
وی یادآور شد: خدای متعال در آیه ۵۸ سوره نساء میفرماید «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا»، یعنی (همانا خدا به شما امر میکند که امانتها را به صاحبانش باز دهید و چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید. همانا خدا شما را پند نیکو میدهد، که خدا شنوا و بیناست)، خدای متعال در این آیه فرموده وقتی خواستید قانون را در میان مردم اجرا کنید، مرّ قانون باید با عدل همراه شود.
آیتالله عابدینی اظهار کرد: خدای متعال در آیه ۲۶ سوره صاد میفرماید «یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ»، یعنی (ای داوود ما تو را در زمین خلیفه و جانشین گردانیدیم پس میان مردم به حق داوری کن و زنهار از هوس پیروی مکن که تو را از راه خدا به در کند در حقیقت کسانی که از راه خدا به در میروند به سزای آنکه روز حساب را فراموش کردهاند عذابی سخت خواهند داشت)، خدای متعال در این آیه فرموده به مرّ قانون عمل کنید و حق را با آن همراه سازید.
امام جمعه قزوین عنوان کرد: معلوم میشود حق و عدل در کنار مرّ قانون یک مثلثی است که اضلاع آن در کنار هم باعث میشود کارها به زیبایی پیش برود.
آیتالله عابدینی در پایان از خدمات آقای شعبانی رئیس کل سابق دادگستری استان قزوین قدردانی و برای حجتالاسلاموالمسلمین مصطفوینیا رئیس کل جدید دادگستری استان قزوین آرزوی موفقیت کرد.
کد خبر 6091161